مقام معظم رهبري سال 1391 را سال توليد ملي؛ حمايت از كار و سرمايه ايراني نامگذاري كردند. ايشان در پيام نوروزي خود تصريح كردند: «اگر به توفيق الهي و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانيم مسئله ي توليد داخلي را، آنچنان كه شايسته ي آن است، رونق ببخشيم و پيش ببريم، بدون ترديد بخش عمده اي از تلاشهاي دشمن ناكام خواهد ماند.»
ايشان همچنين در جمع زوار بارگاه رضوي (ع) با بيان اينكه برخي توليدات داخلي به خاطر فرهنگ غلط با مارك خارجي به فروش مي رسد اما اين مسئله به ضرر كشور است فرمودند: «مردم عزيز با همت و اراده خود، اين فرهنگ غلط را اصلاح كنند كه اين خود، نوعي جهاد اقتصادي است.»
حمايت از توليد ملي و مصرف كالاهاي داخلي، يكي از اساسي ترين روش هاي مقابله با نفوذ و استعمار دشمنان و تحريم هاي اقتصادي است كه موجب تقويت و شكوفايي اقتصاد ملي نيز مي گردد. علما و مفاخر ايران به ويژه در دوران معاصر، با پي بردن به فعاليت هاي استعماري دشمنان اسلام در زمينه اقتصادي، اقدامات ارزشمندي را نسبت به تقويت اقتصاد داخلي و حمايت از توليد ملي و تحريم كالاهاي خارجي انجام دادند وراه را بر روي نفوذ بيگانگان بستند كه نمونه هاي فراواني از اين موارد در تاريخ ذكر شده است.
درباره كريم خان زند نقل شده است كه با وجود اهداي ظروف چيني از سوي نمايندگان انگلستان به او، كريم خان از همان ظروف مسي ساخت داخل كشور براي خوردن غذا استفاده مي كرد. روزي يكي از بازرگانان به او گفت لايق خان اين گونه ظروف چيني است، نه ظروف مسي. كريم خان زند با شنيدن اين حرف بشقاب چيني را بر زمين زد و بشقاب تكه تكه شد. آن گاه بشقاب مس كاشان را خواست و بر زمين زد. بشقاب سالم ماند و كريم خان گفت: «سلاح مردم ايران اين است و بايد با همين ظروف مسي آشنا و به ساخته هاي كشور خود خرسند باشند تا تهيدست و درويش نشوند.»
ميرزا تقي خان امير كبير صدر اعظم شهيد ايران در دوره قاجار را بايد از پيشگامان حمايت از توليدات داخلي و كالاهاي ايراني دانست. امير معتقد بود كه ايران نبايد بازار فروش كالاهاي خارجي باشد. بلكه بايد اساس اقتصادمملكت را بر تهيه اين كالاها در داخل كشور مبتني نمود. اين كار احتياج به سرمايه و كارگر فني و مديريت اصولي داشت و اين هر سه عامل در ايران آن روز تا حدي موجود بود. اما مانع اساسي چنين تحولي يعني جانشين ساختن تدريجي صنايع دستي متوسط با صنايع ماشيني. ضديت صريح استعمار خارجي بود كه اميركبير اين عامل عمده را نيز خلع سلاح كرد.
ميرزا تقي خان به منظور بسط صنايع. سرمايه كافي در اختيار اهل فن گذاشت و كارخانجات شكرريزي در ساري و ريسمان ريسي و چلوار بافي در تهران و حرير بافي در كاشان و سماور سازي و كالسكه سازي در اصفهان و تهران تاسيس كرد. وي با تشويق استادان در ايجاد مسنوجات و مصنوعات جديد و انجام اختراعات در اين زمينه ها در اصفهان و كاشان اقدام به تاسيس كارخانه ها ماهوت سازي و دادن دستورات لازم در اين خصوص به نماينده ايران در اتريش و صدور امريه اي مبني بر ايجاد نمايشگاهي از محصولات صنعتي ايران در تهران كرد كه همه اينها علامت درك صحيح امير كبير از قوانين دروني اقتصاد سرمايه داري كه در جهت نابود ساختن صنايع يدي عمل ميكرد، است. او عده زيادي از خبرگان و استادكاران را براي آشنايي با فنون و صنايع جديد به مسكو و پطرزبورگ فرستاد. اينها پس از بازگشت به ايران كاغذ گرخانه اصفهان. بلور سازي تهران و كارگاه هاي چدن ريزي و نساجي را در ساري بوجود آوردند.
از سوي ديگر در پرتو حمايت و هدايت امير رشته هايي از صنايع دستي كه قابليت توسعه را داشتند چه از نظر كميت و چه از نظر كيفيت و مرغوبيت در راه تحولات اساسي افتادند. چنانكه شال هاي كرماني معروف به شال اميري به چنان نفاستي از بافت و از لحاظ جنس رسيد كه از شال هاي كشميري پيش افتاد و شال جوغان پشمين مازندران كه به دستور امير بجاي ماهوت خارجي به لباس سربازان اختصاص يافت توليد وسيع و با ارزشي پيدا نمود.
اميركبير با توسعه و نفوذ سرمايه گذاري خارجي مخالف بود. زيرا او خوب مي دانست كه با سرمايه گذاري خارجي و اصولا نفوذ سرمايه خارجي به هر نحو در اقتصاد مملكت به منزله تملك تدريجي منافع اقتصادي و بازارهاي تجارت داخلي است و سرانجام موجب اسارت و استعمار خواهد گرديد. چنانكه بعدها همانطور هم شد. اين ادراك صحيح از فرماني استنباط مي گردد كه اين مرد دانا و توانا در مورد استخراج معادن ايران صادر كرد و خارجيان را از مداخله در اين مورد ممنوع نمود. اما افسوس كه دشمنان، اجازه ندادند اين فرزند لايق ايران زمين به اصلاحات خود و قطع دست بيگانگان از اين خاك پاك ادامه دهد و در نهايت او را مظلومانه در حمام فين كاشان به شهادت رساندند.
در آغاز استقرار مشروطيت انگلستان و روسيه درصدد برآمدند از ضعفِ اقتصادي دولت بهره برند و با دادن كمكهاي مالي پايه هاي نفوذ خود را محكم تر كنند; از اين روي توسط ايادي خود در مجلس و دولت انتشار دادند: «چون كار دولت پريشان و نياز به چهار كرور پول دارد و در صورت نرسيدن فوري دو كرور آن تمام ادارات دولتي از كار خواهند افتاد دو دولت انگليس و روس پذيرفته اند كه به دولت ايران وام بدهند امّا با اين شرايط كه پول با نظارت آنان مصرف شود و گمرگ شمال و جنوب و پستخانه و تلگرافخانه به ضمانت در نزد آن دو دولت باشد.»
اين پيشنهاد كه مقدمه وابستگي به بيگانگان بود و دست اندازي به اقتصاد ايران به شمار مي آمد با مخالفت شديد علماء روبه رو شد.
از جمله علماي عراق به آيت الله شيخ محمد باقر بهاري همداني مجتهد همدان ماموريت دادند به تمام سفارتخانه ها اعلام دارد كه دولتهاي بيگانه حق استقراض به شاه را ندارند و مسؤوليت اين كار بر عهده خود آنان خواهد بود.
علماي ايران پيشنهاد كردند كه براي رفع نيازمنديهاي دولت از مردم استمداد شود و بانك ملي تشكيل گردد. مردم تشويق شوند تا سرمايه هاي خود را به بانك تحويل داده و سهام دريافت بدارند.
علما و طلاب در اين حركت ملي جلودار شدند تا جايي كه: طلاب براي مقابله با استقراض خارجي كتابهاي خود را فروختند.
پس از قرار داد ننگين 1907 كه ايران را به دو منطقه تحت نفوذ انگليس و روسيه تقسيم مي كرد، يكي از راه هايي كه علما براي مقابله با نفوذ و دخالت بيگانگان به كار بردند، حمايت از توليد ملي و تحريم كالاهاي خارجي بود.
در اصفهان آيت الله آقا نجفي اصفهاني با سخنان آگاهي بخش مردم را به خطرهاي اين قرارداد ذلت بار هشدار داد و مبارزه اي منفي عليه بريتانيا آغاز كرد.
او به مردم سفارش كرد: كالاهاي انگليسي را نخرند و به جاي آن از توليدهاي داخلي استفاده كنند. راهي كه با موفقيت در زمان ميرزاي شيرازي (ره) در مبارزه با كمپاني رژي و تحريم تنباكو تجربه شده بود.
در گزارش سفير بريتانيا آمده است: آقا نجفي روزي در مسجد شرح مفصلي از فوائد متروك داشتن اقمشه اروپايي بيان نمود و مي گفت: او و ساير علما از اين به بعد به ترك منسوجات فرنگي خواهند كوشيد.
علماي شيراز نيز در اعتراض به اين كار خريد و فروش كالاهاي اروپايي را حرام اعلام كردند.
يكي ديگر از ابعاد مبازه علما با نفوذ اقتصادي و استعماري بيگانگان، تاسيس شركت اسلاميه براي توليد كالاهاي داخلي به منظور بي نيازي از مصرف كالاهاي خارجي بود.
شركت اسلاميه شركتي سهامي عام و يكي از نخستين و مهمترين كارخانه هايي بودكه در دوران قاجار با هدف تأمين منسوجات مورد نياز مردم ايران و مقابله با وابستگي به خارج، با تلاش و حمايت اغلب بازرگانان و علماي اصفهان، كاشان و شيراز به ويژه آيت الله آقانجفي و آقا نورالله نجفي اصفهاني در فروردين ۱۲۷۸ شمسي تأسيس شد.
شركت اسلاميه به سرعت با استقبال گسترده مردم در خريد سهام و همچنبن محصولات خود مواجه شد و به تدريج شعبه هايي در بسياري شهرها و همينطور در خارج از ايران ايجاد كرد. اين شركت اولين تلاش در صنعت مدرن در ايران خصوصا در زمينه نساجي بود ولي به فعاليت صرافي نيز اشتغال داشت و يكي از زمينه هاي تاسيس بانك و بانكداري و سهام در ايران به شمار مي رود.
علما كه خود در راه اندازي و تدوين اساسنامه آن حضور داشتند در ادامه به تلاش جدي براي تحريم كالاهاي ساخت خارج و استفاده از كالاهاي ايراني پرداختند.
سيد جمال الدين واعظ اصفهاني از خطباي دوره مشروطه، كتابي به نام «لباس التقوي» در دفاع از راه اندازي اين شركت نوشت و علمايي همچون آيت الله سيد كاظم يزدي صاحب عروه، آيت الله العظمي سيد اسماعيل صدر عاملي، آيت الله شربياني، ميرزا محمد حسن مامقاني و ملا فتح الله اصفهاني بر آن مهر تاييد زدند.
آخوند خراساني (ره) در 1315 ق به دعوت تني چند از علماي ايران، همراه با گروهي ديگر از مراجع تقليد فتواهايي در تحريم كالاهاي خارجي و حمايت از كالاهاي داخلي و به منظور رفع نياز كشور به بيگانگان صادر نمود و در تأييد «شركت اسلاميه»، علاوه بر خريد منسوجات آن، بر كتاب لباس التقوي، واعظ هم تقريظي نوشت: «بر مسلمان لازم است كه لباس ذلت [توليد خارج] را از تن بيرون كنند و لباس عزت [ساخت داخل] را بپوشند.» همچنين در نامه اي به مظفرالدين شاه، او را به حمايت از اين شركت تحريض نمود.
يكي ديگر از موارد تلاشهاي علما و مفاخر ايران زمين براي تقويت توليدات داخلي و نفي استفاده از اجناس خارجي، عهدنامه سيزده تن از علماي اصفهان است كه در بخشهايي از آن آمده است:
«اين خدام شريعت مطهره با همراهي جناب ركن الملك، متعهد و ملتزم شرعي شده ايم كه:
اولاً- قبالجات و احكام شرعيه از شنبه به بعد روي كاغذ ايراني بدون آهار نوشته شود. اگر بر كاغذ هاي ديگر بنويسند، مهر ننموده و اعتراف نمي نويسيم.
ثانياً- كفن اموات اگر غير از كرباس و پارچه اردستاني يا ديگر پارچه هاي غير ايراني باشد، متعهد شده ايم بر آن ميت، ما نماز نخوانيم.
ثالثاً- حرام نمي دانيم لباس هاي غير ايراني را، اما ما ملتزم شده ايم حتي المقدور بعداز اين تاريخ لباس خود را از منسوج ايراني بنماييم.»
به دنبال اين قرار داد، علماي ديگر هم با صدور اعلاميه به آن پيوستند و اين به گونه اي بود كه دولت انگلستان را به عكس العمل واداشت و چارلز مارلينگ، كاردار سفارت انگليس به ميرزا حسن خان مشيرالدوله(وزير امور خارجه ايران) در نامه اي نوشت:
«جناب مستطاب... از اصفهان به دوستدار اطلاع رسيده كه در كار ترتيبي هستند كه نگذارند استعداد اروپايي!!! به فروش برسد و به خريداران ايراني كه اهميت دارند، اعلام كرده اند كه به كلي ترك معامله نموده و به مهلت چهار ماهه محاسبات خود را با تجارت خانه هاي اروپايي قطع كنند. . . . چون مبلغ زيادي سرمايه ي انگليسي در اين كار است، اگر اين كار غير صحيح را بگذارند امتداد پيدا كند، به سرمايه مزبور خطر فاحش وارد خواهد آمد. از جناب مستطاب عالي خواهشمندم مقرر احكام لازمه به كارگزاران اصفهان صادر شود كه از اقدامات فتنه انگيز اين اشخاص فورا دارند!»
آيت الله العظمي آخوند ملاحيسنقلي همداني (ره)يكي از بزرگترين عارفان عصر حاضر است كه دهها نفر از خرمن علم و معرفت ايشان خوشه برچيده و خود به يكي از بزرگان عرفان اسلامي تبديل شده اند. گرچه آن بزرگوار در زمينه عرفاني شناخته شده اند اما در زمينه سياسي نيز صاحب نظر و عمل بوده اند كه متاسفانه بدانها پرداخته نشده است.
آيت الله سيد عبدالحسين لاري كه خود نيز از علماي مبارز معاصر است، روش و منش استادش آخوندهمداني را چنين نقل مي كند:
«او از كليّه مجلوبات از بلاد كفره اجتناب مي فرمود و قند و چاي و دخانيات را استعمال نمي كرد. آن عارف سالك مكرّر مي فرموده كه من راضي نيستم كسي به حوزه درس من حاضر شود مگر آن كه متّقي باشد يا مجاهد و بر اثر اين اعلام تهديدآميز بعضي از آقايان حضور در مجلس درس وي را ترك كردند.»
حضرت امام خميني(ره) رهبر كبير انقلاب اسلامي درباره شهيد آيت الله سيد حسن مدرس مي فرمايند: «در آن وقت لباس كرباس ايشان زبانزد بود؛ كرباسي كه بايد از خود ايران باشد مي پوشيد.»
فرزند مرجع بزرگ جهان تشيع حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) نقل مي كند: «يكي از خصوصيات عملي آيت الله مرعشي نجفي اين بوده كه معظم له هيچ وقت از لباس هاي خارجي استفاده نكرده و اين روش را مبارزه با استكبار مي دانست و حتي موقعي كه خياط مي خواست از دكمه خارجي براي لباس وي، استفاده كند، آقا اجازه نداد و از قيطان به جاي دكمه در لباسش استفاده مي كرد.»
منبع: hawzah.net