معرفي وبلاگ
حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی
دسته
آرشيو
آمار وبلاگ
تعداد بازديد : 248464
تعداد نوشته ها : 140
تعداد نظرات : 11




چاپ اين صفحه  حمايت از توليد ملي

حمايت از توليد ملي کار و سرمايه ايراني

 حمايت از توليد ملي
Made In Iran

ما مي توانيم

حمايت از توليدات با كيفيت

Rss
ويرايش قالب
حمايت از توليد ملي

اصول توسعه از ديدگان امام خميني:

قبل از ورود به اين مبحث يادآوري چند نكته علاوه بر آنچه درباره يكپارچگي نظريات امام و لزوم منظور داشتن آن به عنوان كليتي غير قابل تجزيه و انفكاك در پايان بخش قبل ذكر شد - ضروري است.

اول - امام خميني كلمه توسعه را در پيامها و بيانات خود بكار نبرده اند، اگر هم باشد بسيار نادر است. آن حضرت بيشتر از عباراتي نظير "بازسازي"، "نوسازي"، " تعمير"، "بناكردن"، "ساختن"، "آباد كردن" استفاده كرده اند.

دوم - در نظر امام بازسازي و آباد كردن كشور بدون احياء فرهنگ اصيل اسلامي، زدودن آثار طاغوت از جامعه و ترقي در ساير زمينه ها مانند عدالت اجتماعي، آموزش و پرورش، خودسازي، تقوا و. . . ميسر نيست. همانطور كه اشاره شد توسعه از نظر معظم له امري فراگير و همه جانبه است و تمامي عرصه هاي حيات آدمي را در بر مي گيرد كه اين معني خيلي وسيعتر و عميق تر از مفهوم توسعه در ادبيات كارشناسان فن است. آنان عليرغم اينكه در دهه هاي اخير توسعه را علاوه بر مفهوم اقتصادي شامل ساير عرصه ها مانند سياست، آموزش، و غيره مي دانند، لاكن هرگز هيچكدام به خودسازي و ارتباط با خداوند متعال و لحاظ كردن توسعه به عنوان يك تكليف شرعي نمي پردازند. در آراء حضرت امام تمامي اين مفاهيم منظور شده است.

بنابراين در آراء ايشان امر توسعه داراي مقدماتي لازم و منظور داشتن شرايط و اقداماتي همگام و توام با مديريت توسعه ضروري و اجتناب ناپذير است.

سوم - تقسيم بندي اصول توسعه و لواحق آن كه در اين مقاله بيان مي شود از پيامها و بيانات حضرت امام در زمانهاي مختلف و بصورتي كلي استخراج شده است، طبعا مي تواند به صورتهاي گوناگوني طبقه بندي و بررسي شود. لاكن در هر صورت اين تقسيم بندي ها به منظور درك بهتر انديشه معظم له بوده است و همواره امكان طبقه بندي و درك عميق تر نظريات چنان شخصيتي وجود دارد.

با توجه به نكات مزبور محورهاي توسعه از ديدگاه حضرت امام در 5 اصل معرفي مي شود

1. معنويت

2. استقلال (فكري و عملي)

3. مردمي بودن يا اتحاد همه مردم در امر توسعه

4. عدالت

5. تغيير وضع محرومين و مستضعفين.

سعي مي شود حتي الامكان نمونه هايي از كلام امام بدون تو ضيح زايد نقل شود. تا تصويري روشن از نظريات ايشان در موارد مذكور بدست داده باشيم:

1- معنويت:

از ديدگاه حضرت امام معنويت، اساس هر حركت و تحرك بشري است و بدون اعتقاد و ايمان، اعمال بشر اساسا ناقص و ابتر خواهد بود.

"اگر ايمان وارد قلب شود، كارها اصلاح مي شود".

"اگر جنبه ايمان مردم تقويت شد، همه امور براحتي انجام مي شود. "

"ارزشهاي معنوي ارزشهاي هميشگي است".

"من نمي توانم باور كنم كه كسي مبادي معنوي نداشته باشد و براي مردم كوشش كند. "

"همه بدبختي ها از ضعف ايمان و سستي يقين است"

"اگر ايمان به خدا و عمل براي خدا در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي و ساير شوون زندگي بشر وارد شود، پيچيده ترين مشكلات امروزي جهان به آساني حل مي شود. "

جنبه هاي عمده اين معنويت براي سازندگي و توسعه از قرار ذيل است:

الف: اتكال به خداوند

"با اتكال به خداوند عظيم است كه مي توانيم آشفتگي هاي اين مملكت را و خرابيهاي اين مملكت را بازسازي كنيم. "

ب: حفظ ارزشها:

"مسايل اقتصادي و مادي اگر لحظه اي مسئولين را از وظيفه اي كه بر عهده دارند منصرف كند خطري بزرگ و خيانتي سهمگين است. "

"آن روزي كه مجلسيان، خوي كاخ نشيني پيدا كنند. . . و از اين خوي ارزنده كوخ نشيني بيرون بروند. آن روزي است كه ما براي كشورمان بايد فاتحه بخوانيم. "

"بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنمايد، ولي اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهاني اسلام است منصرف كند. "

ج: خودسازي:

"ما بايد در هر قدمي كه براي پيروزي پيش مي رويم، هر قدمي كه براي ساختن كشورمان پيش مي رويم، چند قدمي براي ساختن خودمان، براي پيروزي بر نفس خودمان، براي پيروزي بر شيطان باطني خودمان قدم برداريم. "

د: قيام براي خدا و رضاي او

"بدون هيچ اغراض شخصيه قيام كنيم و اين كشور را از سر، و از نو بسازيم. "

ه: تكليف شرعي:

از نظر حضرت امام توسعه كشور يك تكليف الهي، يك واجب الهي است و براي انجام آن با عزم و اراده تمام بايد مشغول كار شد.

"مهم اين است كه انسان در آن وقتي كه وقت كار است تكليفش را بداند. شما مي دانيد كه اين مملكت احتياج به كار دارد، احتياج به بازسازي دارد. "

2- استقلال و آزادي:

حضرت امام به استقلال و بخصوص استقلال فكري و فرهنگي بسيار بها مي دهند. " بزرگترين فاجعه براي ملت ما اين وابستگي فكري است كه گمان مي كنند همه چيز از غرب[است] و ما در همه ابعاد فقير هستيم. "

"اين وابستگي فكري، وابستگي عقلي، وابستگي مغزي به خارج منشا اكثر بدبختي هاي ملتها و ملت ماست. "

"اگر ما از وابستگي فكري بيرون بيائيم همه وابستگي ها تمام مي شود. "

"ما مي خواهيم زندگي فقيرانه داشته باشيم ولي آزاد و مستقل باشيم. "

"آزادي يك نعمت بزرگ الهي است".

"ما مصائب را به خاطر رسيدن ملتمان به آزادي و استقلال تحمل خواهيم كرد. "

"ما ارزش حيات را به آزادي و استقلال مي دانيم. "

"قانون اسلام مسبب آزاديها و دموكراسي حقيقي است، و استقلال كشورها را نيز تامين مي كند. "

از نظر حضرت امام آزادي واقعي در اسلام است و آزادي غربي كه موجب تباهي است، نه تنها آزادي نيست بلكه نوعي ديگر از وابستگي است.

"آزادي به شكل غربي آن، كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. "

"انحطاط و سقوط بشر، به علت سلب آزادي او و تسليم در برابر ساير انسانهاست".

محورهاي اصلي استقلال و آزادي كه در كلام حضرت امام بر آنها تاكيد شده است از اين قرار است:

الف: خودباوري (هويت و فرهنگ)

"آن چيزي كه ملتها را مي سازد فرهنگ صحيح است"

"اگر فرهنگ درست بشود يك مملكت اصلاح مي شود"

"اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مي دهد، و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بعدهاي اقتصادي، سياسي، صنعتي و نظامي قدرتمند و قوي باشد ولي پوچ و پوك و ميان تهي است. "

"اتكال به نفس بعد از اعتماد به خداوند منشا خيرات است. "

"عمده اين است كه ما باور كنيم كه خودمان مي توانيم".

"ما بايد اين را بفهميم كه همه چيز هستيم و از هيچكس كم نداريم".

"ژاپن همين معنا را مبتلا بود و بعد بيدار شد و اراده كرد و شد يك مملكت صنعتي كه الان صنعت او مقابله مي كند با آمريكا"

"هندوستان بيدار شد، با اينكه از همين نژادهايي بودند كه غير غربي بودند".

"ما روي پاي خود مي ايستيم و مطمئنا پيروزيم".

ب: قناعت:

"مردم بر سر دوراهي عزت و ذلت قرار داشته و بايد تصميم بگيرد، يا رفاه و مصرف گرايي و يا تحمل سختي و استقلال".

"از ورود كالاهاي مصرف ساز و خانه برانداز جلوگيري نماييد و مردم به آنچه دارند بسازند تا خود همه چيز بسازند"

"خود را به ساده زيستن عادت دهيد و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد. "

"با زندگي اشرافي و مصرفي نمي توان ارزشهاي انساني - اسلامي را حفظ كرد".

يكي از ويژگيهاي بسيار مهم و شاخص حضرت امام اعتقاد و التزام عملي به تمام مطالبي بود كه مي فرمودند. كما اينكه، درباره ساده زيستي و قناعت ايشان خانواده و نزديكان معظم له خاطرات بسياري نقل كرده اند از جمله اينكه حضرت امام هرگز باقي مانده آب ليواني را كه نوشيده بودند دور نمي ريختند بلكه كاغذ تميزي روي آن قرار مي دادند و در دفعات بعد از آن استفاده مي كردند.

بد نيست در اينجا با توجه به اشاره اي كه حضرت امام در يكي از فرمايشات خود به ژاپن داشتند از روش ژاپني "موتاي ناي" يا "روح قناعت ژاپني" نام ببريم. دولتي كه با اتحاد و قناعت آنچنان تلاش و كار كردند تا به پايه امروز رسيدند ژاپن در شمار مهمترين توليد كنندگان كاغذ است حال آنكه مانند روسيه و كانادا منابع جنگلي وسيع ندارد. عمده توليد كاغذ آنها از بازيافتي هاست. در ژاپن تكه كاغذي دور انداخته نمي شود. براي صرفه جويي در انرژي - با توجه به كمبود انرژي در ژاپن - بجاي استفاده از وسايل گرم كننده لباس بيشتري مي پوشند و شبها دستگاههاي گرم كننده را خاموش مي كنند و بحاي آن از روانداز مناسب استفاده مي نمايند. چندي قبل در ژاپن به دنبال اختراعي بودند كه از كيسه هاي مخصوص كوچكي - بدون نياز به حرارت مركزي و نظاير آن - براي گرم كردن بدن استفاده كنند.

اسراف از جمله مسائلي است كه در اسلام، شديدا نهي شده است. در عين اينكه استفاده از مواهب دنيوي حلال منعي ندارد لاكن اسراف ضد ارزشي و شيطاني است: "ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين".

البته در كشور ما يكي از راههاي مبارزه با اسراف - و در واقع ساده ترين آنها - گران كردن اجناس مورد مصرف است. كمتر شاهد بوده ايم كه تفكيكي ميان انواع كالا و اجناس بعمل آيد يا در كنار گران كردن آموزشهاي لازم و تلاشهاي تحقيقي براي رفع معضل كمبودها تدارك شود. آقاي مهندس موسوي، آخرين نخست وزير كشور ايران طي خاطراتي كه از فوت امام نقل كرده اند - به توجه و دقت امام خميني نسبت به اين مسايل اشاره مي كنند و اظهار مي دارند آن حضرت با گران كردن اجناس بويژه كالاهايي كه مورد مصرف افراد كم درآمد جامعه بود بشدت مخالفت مي كردند. ايشان مي گويند يكبار كه خدمت امام رسيديم و توضيح داديم كه به دلايل وضع كشور و مسايل اقتصادي بايد نان را اندكي گران كنيم، ايشان مخالفت كردند و نظرشان اين بود كه نان مصرف اصلي فقراست و نبايد گران شود. ما توضيح داديم كه درست است فقرا قدري مشكلتر مي توانند نان بدست بياورند ولي در عوض اغنيا نيز كمتر اصراف مي كنند و لااقل بدون سوبسيد پول نان خود را مي پردازند. آنگاه حضرت امام جمله بسيار زيبايي فرمودند كه عمق و لطافت آن شگفت انگيز است و جمله ايشان كار را تمام كرد. ايشان فرمودند: "اشكال ندارد، اغنيا نيز مهمان سفره فقرا باشند. "

ج: خودكفايي:

"در روايات اسلامي به كار و فعاليت در جهت بي نيازي از ديگران ارزش بسيار داده شد تحمل و زحمت و رنج براي رسيدن به غنا و بي نيازي عبادت به شمار آمده است.

امام باقر (ع) در هواي بسيار گرم نامناسب در مزرعه خويش به كار مشغول بود. و در پاسخ معترض كه كاركردن در سن پيري را بر آن حضرت خرده مي گيرد و قصد موعظه آن حضرت را دارد، مي فرمايد: من به قصد بي نيازي از تو و مردم كار مي كنم و اين عبادت است و اگر در اين حالت بميرم در حال طاعت خداوند از دنيا رفته ام".

امام خميني اعتقاد دارند: "اگر يك مملكت بخواهد مستقل باشد، اول شرط اين است كه احتياج نداشته باشد به غير".

و "شما بايد به فكر اين باشيد كه همه چيزتان را خودتان درست كنيد".

امام خميني براي خودكفايي بر كشت و زرع نيز تاكيد بخصوص دارند: "الان مي دانيد كه ما محتاج به خارجيم راجع به مواد غذايي، بايد خودمان اين را جبران بكنيم، و اين به همت كشاوزران ماست".

و "ايران مملكتي است كه كشاورزي او بايد كشاورزي غني باشد".

د: نياز به تكنولوژي:

با توجه به عقب ماندگي ديرپاي كشور از لحاظ فن آوري وصنعت نسبت به جهان امروز نياز به خارج امري بديهي مي نمايد. در اين شرايط چه بايد كرد؟ چه چيزي و چگونه بايد از خارج وارد شود يا مورد اقتباس قرار گيرد؟ حضرت امام در اين باره مي فرمايند: "احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگي مصنوعي به صنعتهاي بزرگ كشورهاي خارجي حقيقتي است انكا رناپذير. ولي اين به آن معني نيست كه ما بايد در علوم پيشرفته به يكي از دو قطب وابسته شويم".

"در برنامه صنعتي كردن مملكت هرگز چون امروز سراغ مونتاژ نمي رويم. ما در ايران صنايع مادر ايجاد خواهيم كرد و نوسازي را به بهترين وجه انجام خواهيم داد. "

ملاحظه مي شود كه نظر ايشان "صنعتهاي بزرگ" و"صنايع مادر" است، نه هر صنعتي و هر وارداتي.

"ما نيازهاي تكنولوژي خود را از هر منبعي كه مفيدتر براي كشورمان باشد تامين خواهيم كرد. "

اين "مفيدتر براي كشور" جاي تامل دارد. البته مي توان با توجه به مجموع نظريات امام به آساني فهميد كه "مفيدتر براي كشور" كدام منبع است و از كدام كشورها مي توان ياري گرفت.

ه: هوشياري در اجراي برنامه ها:

نوسازي كشور با توجه به الگوهاي تحميلي - تبليغي غربي و اوضاع و شرايط كنوني جهان، كار ساده اي نيست. بسا كه بعد از اجراي برنامه هاي طولاني تازه متوجه شويم كه در تار و پود دام الگوهاي توسعه غرب گير افتاده ايم. آن مرد الهي اين روشن بيني هاي شگفت را داشت كه انتهاي مسيرهاي بظاهر درست لاكن در باطن انحرافي را ببيند. "بايد دو چشم ديگر هم قرض كنيم و به اطراف خودمان و ملكت خودمان نگاه كنيم تا با دست خود ما دوباره به ما تحميل نكنند".

"بايد خودمان را نگه داريم. اگر اين نشود و بعدا باز همان مسايل كم كم، با تدريج ، حوصله آنها زياد است - با تدريج همين مسايل سابق بر ما تحميل مي شود. "

دشمن بيدار و پر حوصله است. كاري جز سلطه گري در عالم ندارد. او دنبال منافع خويش است. تمامي تاريخ معاصر شاهد اين مدعاست كه غرب بويژه آمريكا در پي تسلط بر جهان است و باكي از نابودي هيچ كشور و هيچ مردمي ندارد. "مي خواهند شما را مايوس كنند آنهايي كه منافع خودشان را از دست دادند يا در خطر مي بينند مي خواهند شما را مايوس كنند. مي خواهند شما را از قدرت خودتان مايوس كنند تا سست شويد و آنها به مقاصد خودشان برسند. "

بد نيست نگاهي به يكي از شاخصه هاي توسعه دربرنامه اول بياندازيم طبق برنامه اول توسعه مي بايستي صنايع مصرفي 2/4 درصد رشد داشته باشد كه معادل 28 درصد رشد كرد و صنايع سرمايه اي مي بايد به رشد 24 درصد مقرر شده و تصويب شده برسد، كه رشد آن 9/5 درصد بود. معلوم است كه صاحبان سرمايه به سودهاي كلان حتي تا صددرصد هم راضي نيستند و دنبال صنايع مصرفي مي روند كه سودش گاه تا 200 درصد هم مي رسد. در حالي كه عرصه توليد سرمايه اي سودي معادل 5 تا 10 درصد بيشتر ندارد.

3- اتحاد همه نيروها براي سازندگي (ملت و دولت) :

يكي از رازهاي پيروزي انقلاب اسلامي اتحاد همه نيروها عليه نظام وابسته پهلوي بود. در واقع يكي از رازهاي رهبري امام خميني ايجاد روحيه اتحاد بين همه نيروها بود. امام خميني تنها رهبري است كه در قرن معاصر موفق شده است همه مردم كشور - الا بعضي افراد وابسته به رژيم پهلوي - را زير بالهاي خدايي "واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا" (108) جمع آورد. بدون اين اساس محكم موفقيت امكاني ندارد. "بر همه اقشار ملت ، در هر مقامي كه هستيم واجب است - واجب الهي است - كه با هم پيوسته باشيم و با هم يكدست و يكدل و يك جهت براي ساختن اين ايران خراب".

"همه با همت والا براي خدا و براي رضاي ولي امر سلام الله عليه، همه با هم ست برادري داده و اين كشوري كه خرابه شده و به دست ما دادند خودمان تعمير كنيم. "

"با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان اين آب و خاك همه با هم به بازسازي كشور مي پردازيم. "

"ما بايد از سر، يك مملكتي را از سر بسازيم و اين، نه دولت همچو كاري مي تواند بكند و نه بعض اقشار ملت، بايد همه با هم دست به هم بدهند. "

"براي ساختن ايران هم همه ملت بايد شركت كنند، كشاورز در حد كشاورزي، زارع در حد زارع بودن، اهل صنعت در حد صانع بودن وهمه اقشار ملت از دوست و غير دوست گرفته، اينها با هم همكاري بكنند و برادرانه دست به هم بدهند و اين خرابه اي كه براي ما گذاشتند، از سر بسازند و آبادش كنند. "

چگونه همه ملت مي توانند متحد باشند، آيا مي شود مردم با زمينخواران و ساختمان خواران و ثروت اندوزان و تجارت پيشه گان طماع كه هر روز حريص تر و گنده تر مي شوند متحد شوند؟

4: عدالت:

عدالت از نظر امام خميني يكي از پايه هاي اساسي بناي توسعه است.

"خروح از اعتدال و عدالت الهي و صراط مستقيم، انحراف است و اجتناب از آن وظيفه اي الهي".

"عدالت را اجرا كنيد، عدالت را براي ديگران نخواهيد[براي] خودتان هم بخواهيد. "

عدالت در اسلام آنچنان اهميت دارد كه قرآن كريم قسط و عدل را هدف ارسال رسل و كتابهاي الهي معرفي مي كند. "لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنامعهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط"

لذا توسعه اي كه عدالت اجتماعي را مختل كند از نظر امام مردود است.

اهميت عدالت از نظر امام چنين است "من اميدوارم به فوز احدي الحسينين نايل شوم. يا پيشرفت مقصود در اقامه عدل و حق يا شهادت در راه آن كه راه حق است. "

5: محرومين و مستضعفين:

از نظر حضرت امام هدف اصلي توسعه بعد از حفظ اسلام و كشور اسلامي محرومين و مستضعفين هستند و اين يكي از بزرگترين تفاوتهاي الگوي توسعه از نظر امام با الگوي توسعه ملي كشورهاي ديگر است. "طريق اسلامي اين است كه مستضعفين را حمايت كنند. "

"گمان نمي كنم عبادتي بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد. "

"به همه در كوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت مي كنم كه خير دنيا و آخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است".

"ما آن روزي عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگي صحيح رفاهي و به تربيت صحيح اسلامي - انساني برسند. "

"اسلام براي مستضعفين آمده و اول نظرش به آنهاست. "

"خدا نياورد آن روزي كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما، پشت كرن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد. "

حضرت امام مكررا با خوي كاخ نشين مخالفت كرده اند و هدف توسعه را وصول به رضاي الهي ا ز طريق خدمت به محرومين و مستضعفين مي دانند.

"بيايد به علم بپيونديد، بيايد تمام قلبها و تمام قدمها و تمام گفتار ما براي منافع اين قشر مستضعف باشد. نگذاريد خون شهيدان هدر برود. نگذاريد اين زاغه نشينان ما باز ادامه بدهند به زاغه نشيني. نگذاريد ابر قدرتها باز به طمع بلعيدن ما بيفتند. "

منبع: حوزه