معرفي وبلاگ
حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی
دسته
آرشيو
آمار وبلاگ
تعداد بازديد : 248489
تعداد نوشته ها : 140
تعداد نظرات : 11




چاپ اين صفحه  حمايت از توليد ملي

حمايت از توليد ملي کار و سرمايه ايراني

 حمايت از توليد ملي
Made In Iran

ما مي توانيم

حمايت از توليدات با كيفيت

Rss
ويرايش قالب
حمايت از توليد ملي
۱۰ نكته درباره تحقق اقتصاد مقاومتي

اقتصاد مقاومتي ماهيتاً اقتصادي مردمي است. ضروري است كه مردم وارد اين عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگيري كنند. اگر ما فضا را براي حضور جوانان مؤمن و خلاّق ايران اسلامي در عرصه‌ي اقتصادي فراهم كنيم، قطعاً تحولات مثبتي را در اين عرصه شاهد خواهيم بود.

 براي شناخت بسترها و زمينه‌هاي تحقق اقتصاد مقاومتي، ابتدا بايد به آسيب‌شناسي اقتصاد كشور و موانع و نيازمندي‌هاي تحقق اقتصاد مقاومتي پرداخت. اولين نياز اين است كه مركزيت و محوريتي براي فعاليت در عرصه‌ي اقتصاد مقاومتي داشته باشيم. فعالان اين عرصه بايد بتوانند اطلاعات و دستاوردهاي خود را در جايي به اشتراك بگذارند. فرماندهي هوشمند و متمركزي براي هدايت فعاليت‌هاي اين حوزه و شناسايي و آموزش نيروهاي مستعد و مناسب براي فعاليت علمي و عملياتي در اين عرصه لازم است.
 
افراد دغدغه‌مند و مراكز تحقيقاتي و اجرايي كه به اين موضوع ورود كرده‌اند، مي‌بايد در شبكه‌اي فعال و مؤثر، از فعاليت‌هاي مهم و مسائل جديد مطلع ‌شوند و سامانه‌اي پويا و هوشمند براي اين مسأله وجود داشته باشد. مراكزي چون شوراي عالي امنيت ملي كه در اين موضوع ورود خوبي داشته‌اند، بايستي با عنايت به مسائل فوق در كمك گرفتن از ديگر نيروها پويا و چابك باشند.
 
نياز دوم آن است كه فعاليت در عرصه‌ي اقتصاد مقاومتي نياز به رصد و ديده‌باني فضاي اقتصادي داخلي و بين‌المللي و نيز گردآوري آمارهاي دقيق و ‌روزآمد دارد. بدون اين دو، فعاليت براي تحقق اقتصاد مقاومتي امكان ندارد. ضمناً براي اين‌كه به اين دو برسيم، به شاخص‌هاي بومي نياز داريم تا ميزان مقاومت و آسيب‌پذيري اقتصادمان را بر اساس آنها شناسايي كنيم و بدانيم اين اقتصاد ما تا چه اندازه مي‌تواند در برابر فشارها مقاومت كند و اين سد اقتصادي چه ميزان فشار را مي‌تواند تحمل كند؟ اقتصاد غربي براي خودش شاخص دارد و ما به شاخص‌هاي بومي متناسب با اين مسائل بومي خودمان نياز داريم؛ كاري كه از جوانان ما به‌خوبي برمي‌آيد.
 
مسأله‌ي سوم، ضرورت طراحي يك الگوي مشخص از شيوه‌ي زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي براي عموم مردم و به‌ويژه براي مدافعان انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران است؛ آنهايي كه قائل به صحت و صدق ايده‌ي اقتصاد مقاومتي هستند. يعني ما چه الگوي مشخصي را براي بدنه‌اي از مردم ارائه مي‌دهيم كه بدانند نيازها و مقتضيات انقلاب چه نوع سبك زندگي را مي‌طلبد؟ ابتدا بايد دولت را در سبك اداره‌ي امور و سپس اين بخش از مردم را به سبك زندكي متناسب با انقلاب تشويق و تأييد كرد تا بدين‌وسيله سبك زندگي متناسب با مقتضيات انقلاب را در جامعه پُررنگ‌تر كنيم.
 
وقتي يك شيوه‌ي زندگي را بر اساس سه‌گانه‌ي «اعتماد به‌نفس ملي، روحيه‌ي جهادي، و پرهيز از لقمه‌ي حرام» طراحي كرديم، مي‌توانيم به كارآمدي آن اميدوار باشيم. توجه به معنويت ديني در اين سه‌گانه نقشي اساسي ايفا مي‌كند. البته طبيعي است كه جنگ نظامي براي مردم ملموس و باورپذيرتر باشد، اما جنگ نرم‌افرازي اين‌گونه نيست. بنابراين وجود روحيه‌ي جهادي منبعث از آموزه‌هاي ديني در آن سبك زندگي بسيار مهم و كليدي است. وقتي يك شيوه‌ي زندگي را بر اساس سه‌گانه‌ي «اعتماد به‌نفس ملي، روحيه‌ي جهادي، و پرهيز از لقمه‌ي حرام» طراحي كرديم، مي‌توانيم به كارآمدي آن اميدوار باشيم. توجه به معنويت ديني در اين سه‌گانه نقشي اساسي ايفا مي‌كند. البته طبيعي است كه جنگ نظامي براي مردم ملموس و باورپذيرتر باشد، اما جنگ نرم‌افرازي اين‌گونه نيست. بنابراين وجود روحيه‌ي جهادي منبعث از آموزه‌هاي ديني در آن سبك زندگي بسيار مهم و كليدي است. در روايات ما اين عبارت وجود دارد كه اگر كسى در ميدان جنگ نبوده باشد يا در دلش حديث جهاد نخواند، به گونه‌اى از نفاق زندگى را ترك مي‌كند.1
اين شور و حماسه‌ي زندگي مقاوم و جهادي را بايد به عرصه‌ي عموم علاقمندان انقلاب بكشانيم تا چهره‌ي زندگي را از اتراف و بي‌تفاوتي بزداييم. اين مهم بايد در نعليم و تربيت رسمي و غير رسمي اقتصادي متناسب با انقلاب اسلامي پيگيري شود و ما بايد نظام تعليم و تربيت اقتصادي خاص خودمان را براي مقاومت اقتصادي و جهاد اقتصادي، تبيين و طراحي و سپس اجرا كنيم.
 
بديهي است اقتصاد مقاومتي بر پايه و اساس سرمايه‌ي معنوي افراد و جامعه استوار است. بدون معنويت و سلامت معنوي، مقاومت شكننده است. مثال مهم اقتصادي در اين زمينه، پرهيز از لقمه‌ي حرام است. لقمه‌ي حرام هر الگويي را كه از شيوه‌ي زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي ارائه بدهيد، بي‌استفاده و بي‌فايده مي‌كند.
 
كسي كه شكمش از حرام پر باشد، پاي هيچ مبارزه و مقاومتي حاضر نخواهد شد. لقمه‌ي حرام مانند يك ويروس كشنده و خطرناك است كه ايمني دستگاه تشخيص و عملكرد افراد را به‌كلي نابود مي‌كند. لذا يكي از اهداف اساسي ما بايد اين باشد كه مسير لقمه‌هاي حرام و ميزان آن را در اقتصاد كشورمان بررسي كنيم و سپس با كانون‌هاي آن به‌شدت مقابله نماييم.
 
مسأله‌ي چهارم عبارت از اين است كه نظام آموزشي ما متناسب با اقتصاد مقاومتي عمل ‌كند. كاركرد نظام آموزشي آن است كه كودكان و نوجوانان و جوانان يك كشور را متناسب با شرايط و نيازهاي تاريخي آن برهه تربيت كند. اما متأسفانه در كشور ما اين اتفاق به‌خوبي نمي‌افتد. به يك مثال از عملكرد آمريكا در دشمن‌سازي اشاره مي‌كنم.
 
وزارت دفاع آمريكا كتابي را در 400 صفحه منتشر كرده كه موضوعات امنيت ملي آمريكا را در آن برشمرده و توضيح داده است. مخاطبان كتاب هم عموماً معلمان دبيرستان‌هاي آمريكا هستند و از آنها خواسته شده تا ضمن بحث‌هاي خودشان به اين موارد هم اشاره كنند. يعني آمريكايي كه مشكل امنيتي با همسايگان خود ندارد و اساساً خودش بحران ساز براي ديگران است، با استفاده از نظام آموزش و پرورش خود كاري كرده كه در ذهن جوانان و نوجوانان اين كشور همواره دغدغه‌ي امنيت اقتصادي و دشمنان اقتصادي مطرح باشد.
 
حال اين سؤال مطرح است كه نظام آموزشي ما چه اندازه به دنبال جهادي بارآوردن مخاطبان خويش است و آيا اصلاً فكري براي اين‌ دارد كه فرزندان اين مرز و بوم را جهادگر باربياورد؟! ما نياز داريم كه از سطح پيش‌دبستان براي اين مسأله برنامه داشته باشيم. ما به شعر و داستان و كاريكاتورهايي احتياج داريم كه كودكانمان را به اين سمت هدايت كنيم. بنابراين توجه به نظام آموزشي و تربيتي در اين عرصه بسيار مهم است.
 
مورد پنجم هم درباره‌ي نظام رسانه‌اي و تبليغاتي ما براي رواج آموزه‌هاي اقتصاد مقاومتي است. ما به نظام تبليغاتي هماهنگ و منسجمي احتياج داريم كه بتواند اين آموزه‌ها را از طريق رسانه‌هاي رسمي و غير رسمي مختلف، به‌خوبي و در بسته‌بندي‌هاي مناسب به مردم عرضه كند؛ همان‌گونه كه در دوران دفاع مقدس به هر حال دستگاه‌هايي مسئول كاري شبيه اين كار بودند و براي آن فكر مي‌كردند. بنابراين ما بايد از ظرفيت همايش‌ها، سخنراني‌ها، اينترنت، شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي و حتي مجالس مذهبي و هيئات براي رسيدن به اين مقصود استفاده كنيم.
 
مسأله‌ي ششم، امكان واكنش سريع نظام اقتصادي ما در برابر حملات اقتصادي است؛ اين‌كه چقدر توان واكنش به كنش‌ها و حملاتي را داريم كه به نظام اقتصادي ما وارد مي‌شود و چقدر مي‌توانيم در اين واكنش سريع استقامت داشته باشيم. اگر بحراني پيش بيايد، تا چه ميزان مي‌توانيم مصارف كشور را پايين بياوريم؟ مردم تا چه اندازه و در چه مدتي مي‌توانند خودشان را با اين تغييرات هماهنگ كنند؟ قوت‌هاي ما در اين زمينه مي‌بايد تكميل و ضعف‌هايمان ترميم شوند.
 
مسأله‌ي هفتم، ايفاي نقش پررنگ مردم در اقتصاد مقاومتي است. اقتصاد مقاومتي ماهيتاً اقتصادي مردمي است. دوباره به تعاريف ابتداي بحث برمي‌گرديم؛ اگر قرار باشد ما اقدام به نهادسازي‌هاي موازي در اقتصاد مقاومتي كنيم، هيچ لزومي ندارد كه اين نهادسازي را دولت انجام دهد، بلكه ضروري است كه مردم وارد اين عرصه شوند تا از ورود رانت‌خوارها به اقتصاد جلوگيري كنند.
 
الان كه بحث تحريم‌ها و مشكلات مبادله‌ي پول مطرح است، نهادهاي اقتصادي مردمي و سازمان‌هاي مردم‌نهاد مي‌توانند نقش بسيار پررنگ و تعيين‌كننده‌اي داشته باشند. اگر ما فضا را براي حضور جوانان مؤمن و خلاّق ايران اسلامي در عرصه‌ي اقتصادي فراهم كنيم، قطعاً تحولات مثبتي را در اين عرصه شاهد خواهيم بود.
 
اقتصاد مقاومتي بر پايه و اساس سرمايه‌ي معنوي افراد و جامعه استوار است. بدون معنويت و سلامت معنوي، مقاومت شكننده است. مثال مهم اقتصادي در اين زمينه، پرهيز از لقمه‌ي حرام است. لقمه‌ي حرام هر الگويي را كه از شيوه‌ي زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي ارائه بدهيد، بي‌استفاده و بي‌فايده مي‌كند. كسي كه شكمش از حرام پر باشد، پاي هيچ مبارزه و مقاومتي حاضر نخواهد شد. لقمه‌ي حرام مانند يك ويروس كشنده و خطرناك است كه ايمني دستگاه تشخيص و عملكرد افراد را به‌كلي نابود مي‌كند.
در زمان جنگ جهاني دوم، اقتصاددان‌هاي معروف آمريكا در واحد اقتصادي وزارت دفاع اين كشور برنامه‌ريزي كردند كه چگونه مي‌توانند از شرايط موجود و ظرفيت‌هاي مردمي براي جنگ استفاده كنند. امروز ما نياز داريم كه يك بار مهارت‌هاي مردم خودمان را كاملاً رصد كنيم تا دريابيم كه در روز مبادا مهارت چه كساني براي اين كشور به كار مي‌آيد و اگر كساني چند مهارت دارند، كدام مهارتشان در اولويت استفاده قرار دارد.
 
به گمان من براي اين‌كه عمليات جهاد اقتصادي ما موفق باشد، بايد بازيگران اصلي اين اقتصاد را نه به صورت كلي، كه كاملاً جزئي تعيين كنيم. يعني تقسيم‌بندي خود را از حالت مردم و مسئولين به يك تقسيم‌بندي تخصصي تبديل كنيم كه شامل اساتيد دانشگاه، اساتيد حوزه، دانشجويان، طلاب، دانش‌آموزان، معلمان و زنان خانه‌دار و همه‌ي اقشار ديگر بشود.
 
مسأله‌ي هشتم، لزوم توجه و دلجويي و حمايت دولت از فعالان اقتصادي است. اگر دولت در شرايط عادي از فعالان اقتصادي و از كشاورزان و كارگران و كارمندان حمايت كند، آن وقت مي‌تواند انتظار داشته باشد كه آنها هم در روز مبادا به كمك كشور بيايند. اما اگر دولت آنها را رها كند و به مشكلات آنها اهميتي ندهد و فقط به فكر خود باشد، ديگر تواني براي مقاومت در اين اقشار نمي‌ماند كه بخواهند در روز مبادا مقاومت كنند؛ چنان‌چه حضرت اميرالمؤنين عليه‌السلام در نامه‌شان به مالك اشتر به اين معنا اشاره كرده‌اند.
 
نكته‌ي نهم، تحرك دستگاه ديپلماسي كشور براي فعال كردن ظرفيت‌هاي بالقوه و فرصت‌هاي جهاني در اقتصاد مقاومتي است. اقتصاد مقاومتي در شبكه‌اي پويا از اقتصاد جهاني معنادار مي‌شود و كشف و بكارگيري و ساخت ظرفيت اين شبكه برعهده‌ي ماست. جهاني شدن اقتصاد موجب شده تا مقاومت اقتصادي نيز تعاريف جديد به خود بگيرد، لذا ما نيازمند بازيگراني خاص در عرصه‌ي اقتصاد جهاني و بازي در لايه‌هاي مختلف آشكار و پنهان آن هستيم.
 
همچنين لازم است تا گردآوري و استفاده از تجارب اقتصادي ديگر كشورها در زمينه‌هاي مشابه را مجدانه پيگيري كنيم. به هر حال ممكن است هر كشوري در يك برهه‌اي با مشكلات اقتصادي مواجه بوده باشد؛ اگر دستگاه ديپلماسي كشور اين تجربيات را گردآوري كند و در اختيار فعالان و محققان اقتصادي بگذارد، اين مسأله براي اقتصاد كشور بسيار راهگشا خواهد بود.
 
نكته‌ي دهم و پاياني، لزوم تبديل بحث اقتصاد مقاومتي به گفتمان رايج در دانشگاه‌ها، مراكز علمي و مجامع مذهبي است. همين صحبت كردن و گفت‌وگو پيرامون اين موضوع و توجه به ابعاد مختلف آن، در سرعت حركت به سمت تحقق اقتصاد مقاومتي تأثيري بسزا خواهد داشت. اين مسأله بايد در كلاس‌هاي درس و پروژه‌هاي علمي از محققان و نخبگان خواسته شود و از سوي استادان اقتصاد كه درد دين دارند يا حداقل آزاده و ميهن‌دوست هستند، جدي گرفته شود.
 
مجموعه‌ي اين مطالب، درآمدي بود بر مسأله‌ي اقتصاد مقاومتي براي آغاز بحث‌هاي علمي. البته مطالب هر بند نيازمند تفصيل و نقشه‌ي راهي مشروح است كه با پيگيري دستگاه‌هاي مسئول در هر بخش، ان‌شاالله ادامه مي‌يابد.
 
دكتر عادل پيغامي، استاد اقتصاد و عضو هيأت علمي دانشگاه امام صادق عليه‌السلام،
 
منبع:پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي (مد‌ظله‌العالي)
 
* منبع: رجانيوز