توليد فرآوردههاي نفتي از گاز توجيه اقتصادي دارد؟
گروه اقتصادي برهان؛ چگونه ميتوان از خامفروشي نفت به فرآوردهفروشي رسيد؟ چرا تاكنون اين امر با وجود تأكيد و تلاش مسئولان اقتصادي كشور محقق نشده است؟ موانع كار كجاست؟ تا چه زماني ميتوان به خامفروشي ادامه داد؟ «دكتر نرسي قربان»، استاد اقتصاد انرژي در گفتوگو با «برهان» به اين سؤالات پاسخ ميدهد؟
تحريمهاي نفتي اخير، در چه حوزههايي صنعت نفت كشور را با مشكل مواجه كرده است؟
تحريمهاي وضع شده برضد ايران روي صنعت نفت و گاز بر 3حوزه اثر گذاشته است؛ اولين تأثير در بخش صادرات نفت كشور است. برخي از كشورها صادرات نفت ايران را تحريم كردهاند. اين در حالي است كه اين تحريم از جانب آمريكا و چند كشور اتحاديهي اروپاست كه سعي دارند خود را جامعهي بينالمللي معرفي كنند. در صورتي كه اين گونه نيست. درست است كه سازمان ملل ما را در زمينهي هستهاي تحريم كرده است ولي در مورد نفت ما فقط از جانب برخي كشورهاي اروپا و آمريكا تحريم شدهايم.
اين كشورها با نفوذ خود سعي ميكنند كه تجارت و تعامل شركتهاي نفتي و ساير كشورها را با ايران متوقف و يا محدود نمايند و تا حدودي هم موفق بودهاند. به طور مثال آفريقاي جنوبي كه بيشتر پالايشگاههايش بر مبناي نفت ايران طراحي شده و زماني ايران بزرگترين وارد كنندهي نفت در آن بوده است طي مذاكرههايي با آمريكا 6 ماه فرصت خواسته تا بتواند پالايشگاههايش را با نفتي به غير از نفت ايران مطابقت دهد و اگر تغيير كاربري پالايشگاهها با نفت ديگري عملي شود، اين مسئله باعث ميشود كه ما قسمتي از بازار خود را در دراز مدت از دست بدهيم. بايد توجه داشت كه بازار نفت همواره پر رونق نيست و تاريخ به ما نشان داده كه گاهي عرضهي نفت كم است و گاهي تقاضا.
از اين رو هر تحريمي در بلندمدت بر قدرت صادراتي نفت ما تأثيرگذار خواهد بود. مسئلهي دوم اين است كه ما در صنعت نفت و گاز توانايي انجام تمامي امور را نداريم. اين مسئله فقط شامل كشور ما نميشود بلكه كشورهاي صنعتي ديگري مانند: «نروژ، انگليس، مالزي و ...» نيز خودشان نميتوانند به تنهايي تمام مراحل كشف، استخراج، توليد، پالايش و ... را انجام دهند. آنها معمولاً از بهترين شركتهاي جهان براي توسعهي منابع نفت و گاز خود استفاده ميكنند. ما نيز براي رسيدن به بازارها بايد با كشورهاي صنعتي و شركتهاي بينالمللي در تعامل باشيم و همين طور هم بوده است.
در حال حاضر كشورها و شركتهاي مطرح دنيا براي تعامل با ما از ناحيهي آمريكا تحت فشار قرار دارند و در صورت همكاري با ما، آمريكا با آنان قطع همكاري خواهد كرد و از طرف ديگر بازار آمريكا برايشان جذابتر و بزرگتر از ايران است. از اين رو براي اينكه از اين بازار بزرگ محروم نمانند برضد ما اقدام به «خود تحريمي» ميكنند. بنابراين به دليل فشار آمريكا بر شركتهاي معروف و درجهي يك حوزههاي نفت و گاز، ما بايد بخشهاي مختلف كشف، استخراج، پالايش و ... را به شركتهاي دسته چندمي بسپاريم يا خودمان بر عهده بگيريم كه اين كار بسيار پر هزينه است.
در شرايط معمولي لزومي هم ندارد كه ما در تمامي بخشهاي نفت و گاز خودمان متخصص باشيم. به طور مثال كشوري مانند نروژ، صنعت خودروسازي ندارد و خودروي مورد نياز خود را از كشورهاي ديگر تأمين ميكند. صنعت نفت و گاز هم همين گونه است. بايد با كشورهاي ديگر تعامل داشته باشيد. مسئلهي سومي كه كشور ما را با چالش جدّي روبهرو كرده است، بحث تأمين مالي است. بيشتر پروژههاي نفت و گاز به دليل سود زياد مورد علاقه و توجه شركتهاي بزرگ ميباشند و در آن سرمايهگذاري ميكنند.
سرمايهگذاري در صنعت نفت و گاز ايران به اندازهي نياز نبوده و كمبود سرمايهگذاري يكي از مهمترين مشكلات است. هر چند در سالهاي گذشته سرمايهگذاراني از اندونزي، چين و ... تمايل به سرمايهگذاري داشتند ولي تا به امروز موفق به انجام طرح مهمي نبودهاند. جبران اين كمبود سرمايهگذاري در كشور تا حدودي ميتواند با ورود بخش خصوصي جبران شود.
در اين صورت بخش خصوصي بايد تجهيزاتش را از شركتهاي خارجي تهيه كند. ولي متأسفانه به دليل تحريم نميتواند از منابع و اعتبار خود استفاده كند. زيرا نميتواند در خارج از ايران به آساني حساب بانكي باز كند. تأخير در انجام پروژهها، هزينهها را افزايش ميدهد. بنابراين تحريمها به طور كلي بر 3حوزهي صادرات، مشاركت و سرمايهگذاري و خريد و فروش كالاهاي مورد نياز بخش نفت و گاز اثر ميگذارد.
به نظر شما كمكهاي صندوق توسعهي ملي ميتواند بخشي از مشكل سرمايهگذاري را حل كند؟
بله؛ ميتواند بخش تأمين مالي را حل كند ولي نكته اينجاست كه به دليل تحريمها به ما دانش فني و يا كالا به سختي ميفروشند. به هر حال دولت سعي كرده از شركتهاي داخلي استفاده كند كه اين كار، خيلي هم عالي بوده است. ولي اين شركتها نميتوانند همهي آن خدماتي را ارائه كنند كه شركتهاي خارجي ارائه ميكنند. مسئلهي بعدي اين است كه متأسفانه پيمانكاران خصوصي داخلي مطالباتشان به تعويق افتاده است و از پرداختهايشان عقب هستند. اگر اين مسئله درست باشد، اين شركتها تحت فشار هستند.
زيرا اين شركتها براي انجام پروژههاي خود هزينه صرف خريد كالا كردند و اگر مطالباتشان محقق نشود، نميتوانند دستمزد نيروهاي خود را پرداخت كنند و از اين رو با مشكل مواجه ميشوند. در حال حاضر به دليل تحريمهاي جديد اقتصادي هزينهي بسياري از پروژهها، 70 الي 80 درصد افزايش يافته است كه اگر دولت و شركتها هزينهها را تعديل نكنند، ممكن است پروژهها به تعليق درآيد. بنابراين يك ستادي بايد به اين مسائل رسيدگي كند.
با توجه به مسائلي كه فرموديد آيا تغيير رويكرد از خامفروشي به فروش فرآوردههاي نفتي ميتواند مشكلات را كاهش دهد؟ آيا اصلاً اين امكان براي ما در حال حاضر وجود دارد؟
در مورد اينكه چگونه ميتوانيم خام فروشي نفت را كنار بگذاريم و به دنبال اين باشيم كه فراورده بفروشيم، بايد بگويم كه اين مسئله مستلزم يك ساختار بسيار بزرگ است؛ يعني در حال حاضر با استفاده از پالايشگاههاي موجود همچون آبادان، خرمشهر، اصفهان و... در حدود 1.6 ميليون بشكه نفت را تصفيه ميكنيم كه از اين حجم پالايشگاه فقط دو پالايشگاه بندرعباس و اراك را بعد از انقلاب ساختيم و چند پالايشگاه را نيز توسعه داديم.
افزايش قدرت پالايش از 1.6ميليون بشكه نفت به 2برابر با فرض تأمين مالي و مشاركت شركتهاي مطرح در اين زمينه مستلزم ساخت پالايشگاههاي بزرگي است كه بيشتر آنها نيز بايد كنار دريا باشد؛ چرا كه محصولاتشان بايد صادر شود. اين كار در يك برنامهي 10ساله قابل اجراست كه هزينهاي بين 10 تا 15ميليارد دلار از منابع دولت را نيازمند است.
البته در برخي از كشورها دولت به جاي استفاده از منابع مالي خودش، از منابع مالي شركتهاي خارجي استفاده ميكند. به اين صورت كه شركتهاي خارجي در ساخت پالايشگاهها سرمايهگذاري ميكنند و در عوض بخشي از فرآوردههاي پالايشگاه را ميگيرند. در نتيجه پول كشور مصرف نميشود. اين مدل سرمايهگذاري يكي از راههاي ممكن است ولي به هر حال مكانيزمهاي مختلفي براي اين كار وجود دارد. مسئلهي فروش فرآوردههاي نفتي به جاي خام فروشي به نظر بنده در كوتاه مدت شدني نيست ولي در دراز مدت به فرض وجود شرايط ديگر امكانپذير است.
يعني به هر حال اين امكان براي ما وجود دارد؟
بله؛ وجود دارد. ولي جنبههاي اقتصادي آن به طور دقيق بايد مورد مطالعه قرار گيرد. به عنوان مثال اختلاف قيمت فرآوردههاي نفتي با قيمت نفت خام چقدر است؟ يا مثلاً بايد دقت شود كشتي مورد نياز فرآوردههاي نفتي كوچكتر از كشتيهاي نفتكش است و يا رقابت جهاني در بازارهاي فرآوردههاي نفتي بيشتر از بازار نفت است. به طور كل بازار فرآوردههاي نفتي با بازار نفت تفاوت دارد. نفت خام را همه نياز دارند؛ از اين رو تقاضا زياد است. ولي به فرآوردههاي نفتي به دليل اينكه بسياري از كشورها خود از نفت خام فرآورده استخراج ميكنند، همه نياز ندارند؛ از اين رو ساختار متفاوتي دارد.
در حال حاضر آيا نياز داخل به فرآوردههاي نفتي را وارد ميكنيم يا خودمان توليد ميكنيم؟
در اين بخش واردات ما كم است و غالب نياز را خودمان تأمين ميكنيم. در گذشته بنزين و ديزل را وارد ميكرديم ولي با تغييراتي كه در پالايشگاهها ايجاد شده است، احتمالاً تا چند سال ديگر نيازي به واردات نداشته باشيم. در گذشته در بخش صنعت نفت اين طرز فكر بود كه ما اگر يك ميليون بشكه نفت را تصفيه كنيم، مشكل واردات بنزين حل ميشود و در مقابل 40 درصد نفت كوره به دست ميآوريم كه البته فروش نفت كوره در بازارهاي جهاني خيلي سختتر از نفت خام است.
يعني بايد هزينه- فايدهي اين كار را دقيقاً بسنجيم. شايد بهتر باشد بنزين كمتري توليد كنيم و در عوض نفت خام بيشتري را كه تقاضا دارد، بفروشيم. ولي به نظر بنده - كه بارها هم گفتم - بايد سعي كنيم از تكنولوژي توليد فرآوردههاي نفتي از گاز طبيعي استفاده و اين مهم را در داخل كشور راهاندازي كنيم. به طور مثال در حال حاضر در قطر حدود 170 هزار بشكه فرآوردههاي نفتي مانند: «ديزل ، نفتا و...» از گاز به دست ميآيد.
آيا ما هم ميتوانيم اين كارها را انجام دهيم؟ به خصوص در شرايط حال حاضر كه در شرايط تحريم هستيم و نميتوانيم نيازهاي خود را تأمين كنيم؟
بله؛ به طور حتم ميتوانيم اين كار را انجام دهيم. پژوهشكدهي نفت تكنولوژي اين كار را دارد و اگر ما در اين بخش سرمايهگذاري كنيم، ميتوانيم گامهاي مؤثري در اين راه برداريم. در اين صورت آنچه كه در عمل اتفاق ميافتد، خيلي ساده است. به طور مثال براي تصفيهي يك بشكه ميان تقطير بايد دو بشكه نفت را تصفيه كنيم. دو بشكه نفت با احتساب هر بشكه 100 دلار در مجموع 200 دلار ميشود.
اين در حالي است كه مقدار گاز مورد نياز براي توليد يك بشكه توليد ميان تقطير 270 متر مكعب است كه در مجموع هزينهي آن با احتساب 10 سنت بارائ هر مترمكعب كمتر از 30 دلار است و حتي با در نظر گرفتن هزينههاي عملياتي و سرمايهگذاري كمتر ار 80 دلار ميشود كه در قبال 200 دلار نفت بسيار پايين است. اين در حالي است كه فرآوردهي ديزلي كه از اين راه توليد ميشود، بدون سولفور است؛ از اين رو خيلي مرغوب و فاقد آثار مخرب زيست محيطي است.
متأسفانه در 10سال گذشته اين اتفاق نيفتاده است. در صورتي كه ما ميتوانيم با اين روش از ديزل پاك به جاي بنزين در خودروهايمان استفاده كنيم كه هم ارزانتر است و هم سالمتر. هماكنون در اروپا، از ديزل پاك استفاده ميكنند كه مصرف ماشينها را كمتر ميكند. اگر در طول چندين سال گذشته ما در كنار هر پالايشگاه براي توليد ديزل پاك يك واحد «جي.تي.ال» درست ميكرديم ميتوانستيم هم در هزينه صرفهجويي كنيم و هم آلودگي را كم كنيم. ما بايد سعي كنيم غالب فرآوردههاي نفتي خود را از گاز به دست آوريم. زيرا صادرات گاز خام بسيار مشكل است؛ چون نياز به لولهي انتقال و مشكلاتي همچون حملونقل بهصورت گاز مايع دارد.
از سوي ديگر ايران اين موقعيت را دارد كه با ترزيق گاز به چاههاي نفت، نفت بيشتري به دست آورد و هم از گاز بيشتر براي مصارف داخلي استفاده كند. به نظر بنده بهتر است به جاي صادرات گاز بيشتر به فكر صادرات نفت و توليد فرآوردههاي نفتي با استفاده از گاز باشيم. البته اين كار هم مستلزم سرمايهگذاري و زمان است. ولي راحتتر از توليد فرآوردههاي نفتي از خود نفت است. اين شرايط و مدت زماني كه بنده گفتم همگي در شرايط تحريم است كه به طور حتم با بهبود اوضاع زمان و سرعت اجراي كار به نفع ما خواهد بود.
آيا اين رويكرد در حال حاضر در مسئولين ما وجود دارد؟
بله؛ وجود دارد ولي به دليل اينكه بيشتر تفكرات به سمت خام فروشي بوده است، چندان اقدام مؤثري در اين راه صورت نگرفته است. از طرف ديگر بسياري معتقد هستند كه توليد فرآوردههاي نفتي از گاز اقتصادي نيست. اين حرف غلط است چرا كه اين اقدام براي كشور ما منفعت دارد ولي ممكن است براي آن سرمايهگذار خصوصي به دليل قيمت گاز اقتصادي نباشد. از اين رو به نظر بنده ما ميتوانيم با مطالعهي دقيق اقتصاد كلان و امتيازات آن و با استفاده از گاز به سمت توليد فرآوردههاي نفتي بيشتر برويم.
منبع: رجانيوز