محمد الياس قنبري
حمايت از كار و سرمايه ايراني را نميتوان و نبايد تنها به وجه توليد فروكاست. اين سكه روي ديگري نيز دارد كه همانا مقوله مصرف و مصرف كننده است. فارغ از سياستهاي حمايتي از توليد كننده داخلي، مانند طرح ممنوعيت تبليغ كالاهاي خارجي مصرف كننده نيز ميبايست در مركز توجهات واقع شود. فرهنگ مصرف كالاي ايراني تنها با ممنوعيت تبليغ و عرضه كالاي خارجي نهادينه نميشود. كالاي ايراني اگر فاقد چهار ويژگي كيفيت، قيمت، تبليغ و توزيع مناسب نباشد نميتواند مصرف كننده را براي مصرف داخلي اقناع نمايد. از ميان اين چهار ويژگي ميتوان وجه تبليغي را از سه وجه ديگر يعني كيفيت، قيمت و توزيع متمايز نمود. تبليغات كالا وجه فرهنگي مشوق و اقناع كننده براي مصرف است. تاثير گذاري تبليغات كالا به حدي است كه حتي ميتواند مصرف كننده را به مصرف كالاي بيكيفيت و گران نيز مجاب كند. حال آيا با اين مقدمه آيا چاره كار را بايد در افزايش كمي و كيفي تبليغات كالاي ايراني جست؟
مصرف، در جوامع معاصر تنها فعاليتي جهت برآوردن نيازهاي زيستي و معيشتي نيست. اگر ماركسيسم در عصر صنعتي از خودبيگانگي را در عرصه توليد جستجو ميكرد امروزه با توليد و مصرف انبوه فرايند از خودبيگانگي را بايد در مصرف بازجست. مصرف ميكنم پس هستم شعار انسان مصرف زده امروزي است. مصرف با هويت پيوند خورده است و مصرف كننده با مصرف هويت فردي و طبقاتي خود را بروز ميدهد. در چنين وضعيتي هرگونه تغيير و تحول در مصرف ميتواند منجر به نوعي بحران هويتي گردد.
اگر هم اكنون ترويج كالاي ايراني گفتمان مطرح در سطح مسئولين نظام است، گفتمان غالب در زمينه اقتصاد و مصرف در ميان عموم مردم گفتمان گراني و لزوم مبارزه با آن است. بديهي است كه مسئولين موظفاند باي نحو كان با پديده شوم گراني و گران فروشي مبارزه كنند و همچنين در ترويج نهادينه سازي فرهنگ مصرف كالاي داخلي تلاش كنند اما سخن اينجاست كه آيا صرف گران نبودن كالا و بالا بردن قدرت خريد و مصرف و صرف مصرف كالاي داخلي براي يك جامعه اسلامي و انقلابي كافي است؟ آيا جامعه انقلابي و اسلامي يعني جامعهاي كه در آن همگان به راحتي كالاي خودي ميخرند و به راحتي مصرف ميكنند؟ اگر بتوانيم در ايجاد چنين بستري موفق شويم تازه جامعهاي ساختهايم مصرفي و مصرف زده. درست كه مصرف كالاي داخلي به تقويت بنيه اقتصادي جامعه منجر ميشود و درست كه ارزاني و وفور كالا رضايت اجتماعي را به همراه ميآورد اما به هر حال براي يك جامعه مصرف زده فرقي نميكند كه كالايي كه مصرف ميكند خارجي است يا داخلي. اگر با تبليغات كالاي ايراني هم ولع مصرف، خوره روح و جان مردمي شود ثمري جز از خودبيگانگي و رفاه زدگي نخواهد داشت. زيبنده نظام انقلابي رواج گفتمان ساده زيستي و مبارزه با رفاه طلبي است نه گفتمان غر زدن در باب گراني كالا. اگر ماركسيسم طبقات فرودست را به انقلاب برعليه بورژوازي فرا ميخواند براي اين است كه رفاه را از چنگ معدودي سرمايه دار خارج كند و به عموم جامعه ارزاني دارد اما آنچه با رجوع به محتواي فرامين امام حاصل ميشود مبارزه با خود مفهوم رفاه طلبي است. آزادي واقعي در مهار كردن نفس اماره است.
در ميان شعارهايي كه رهبر انقلاب در ابتداي هر سال جهت گفتمان سازي طرح كردهاند شعار ديگري نيز وجود داشت كه مستقيم به مفهوم مصرف اشاره داشت. اصلاح الگوي مصرف. اما به نظر ميرسد اين شعار تنها به مصارفي خاص مانند مصرف حاملهاي انرژي و نان و... تقليل پيدا كرد. اصلاح الگوي مصرف ميبايست اصلاح الگوي مبتني بر رفاه طلبي يا اصلاح الگوي مصرف زده تعبير ميشد. شايد مبارزه با مصرف زدگي خود شعار ديگري است كه بايد بعدها به انتظارش بنشينيم.
منبع : رجانيوز
سهيل تركان، مديرعامل شركت فراسو در گفتگوي تفصيلي با «نسيم»: ساليانه حدود 2.5 ميليون موس و كيبورد در اين شركت توليد ميشود كه بيش از 80 درصد قطعات آن توليد داخل است/ فقط تعرفه گمركي بالا اين بخش را سرپا نگه داشته است.
به گزارش «نسيم» در بازار قطعات كامپيوتر كه تقريبا تمام قطعات آن وارداتي ميباشد و توليدكنندگان ايراني سهمي در اين بازار ندارند، وجود شركت فراسو كه توليدكننده موس و كيبورد در بازار است و تقريبا اين بازار را در اختيار خود گرفته، جالب توجه است. بر اين اساس بر آن شديم تا گفتگويي را با سهيل تركان، مديرعامل اين شركت داشته باشيم تا دلايل موفقيت اين شركت در بازار با وجود قدرت كالاهاي چيني و شرقي كه اين بازار را به انحصار خود درآوردهاند را مورد بررسي قرار دهيم كه محورهاي اين گفتگو به اين شرح است:
- فراسو يك شركت 22 ساله است كه از اسفند سال 1368 فعاليت خود را آغاز كرده است
- هم اكنون بازار مصرف كيبورد در ايران سالانه 1.5 ميليون قطعه و درمورد ماوس 4 ميليون قطعه است، بنابراين جا براي افزايش توليد هست
- اين شركت به عرصه توليد لامپ ال اي دي و گيرندههاي ديجيتال هم وارد شده كه در نيمه دوم امسال وارد فاز توليد انبوه ميشود
- مجموعه فراسو هم اكنون 300 نفر كارمند دارد كه 180 نفر آنها در بخش توليد فعاليت ميكنند و اگر تعرفه 60 درصدي واردات اين محصولات حذف شود، توليد ما متوقف ميشود و ما بدون شك واردكننده خواهيم شد
- كيفيت كيبوردي كه ما توليد ميكنيم از محصول مشابه چيني بهتر است، ولي قيمتش بالاتر از نمونه چيني است، بنابراين اگر تعرفه واردات كاهش يابد، ديگر توليد در داخل توجيه اقتصادي ندارد
- هدف ديگر ما اين است كه تلويزيون دوم منازل را توليد كنيم، چون اگر چه مردم تمايل دارند تلويزيون اول منزلشان داراي يك برند معروف خارجي باشد، اما براي تلويزيون دوم چندان دنبال برند نيستند و ما به اين بازار وارد خواهيم شد.
- تمام توليدات اين شركت در داخل به فروش ميرسد و ما صادراتي از اين جهت نداريم. البته فروشي كه در خارج داريم، توليد كشور چين است و با برند فراسوست، چون صادر كردن اين محصولات از ايران توجيه اقتصادي ندارد
- توليد اين محصولات در ايران هم چندان توجيه اقتصادي ندارد و فقط تعرفه گمركي بالاست كه اين بخش را سرپا نگه داشته است
- ارز وارداتي فقط در حرف اختصاص مييابد. ما شش ماه است كه براي دريافت ارز دولتي دو ميليون دلار ال سي باز كردهايم، ولي فقط دچار سرگرداني در اداره ها و بانكها شدهايم
منبع : رجانيوز